کد مطلب:211289 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:109

یک روایت دیگر نص بر امامت امام صادق
از كتاب عیون اخبار الرضا از ابی نضره روایت شده او گفت چون امام محمدباقر علیه السلام مریض شد و جعفر را طلبید تا عهد بندد و در آن حال زید بن علی برادران حضرت آمد گفت چه می شد كه همان حكمی كه درباره حسنین فرمودند در حق من می كردی یعنی مانند سیدالشهداء كه امام مجتبی علیه السلام او را پس از خود وصی گردانید تو هم مرا وصی خود كن من هم برادر توام وصی خود گردانی و خلیفه خود سازی امام محمدباقر به او فرمود یا اباالحسین این منصب امانت الهی است نمی توان به قیاس عمل كرد امامت از حجتهای الهی است كه به نص پیغمبر و آثار و علائم الهی به او سپرده می شود و لذا امام جعفرصادق علیه السلام را به جای خود به حكم دستور نبوت به وصایت معرفی كرد.

محمد بن ابی عمر از هشام بن سالم از ابی عبدالله جعفر بن محمد روایت می كند كه در حین رحلت پدرم مرا به وصایت وصیت كرد و اسرار و ودایع امانت را به من سپرد - و نظایر این اخبار زیاد است كه امام محمدباقر علیه السلام تصریح فرمود كه پس از من جعفر خلیفه و امام و جانشین و مقتدای خلق پس از من است كه باید همه به او اقتدا كنند.



حضرت صادق امام مقتدی

بر تمام خلق عالم پیشوا



نور حق از نور رویش آشكار

جمله ی انوار از او مستعار



وارث جد و پدر از پیش حق

بر بزرگان جهان او را سبق



كس به دوران كی بدی او را عدیل

ذات او چون ذات یزدان بی بدیل



جویبار جو در اسر وسهی

جمله شیران بر او روبهی





[ صفحه 93]





از نیاكان تا به آدم پادشاه

بلكه عالم را از او نور و ضیاء



نی غلط گفتم كه با جد و پدر

بود نامش ثبت در لوح قدر



جمله هستی طفیل بودشان

بوده در سودای ایشان سودشان



بود بر خلق دو عالم پیشوا

آن امام حق به فرمان خدا



سر به سر در اوج عزت باثبات

جملگی از ذات حق قائم به ذات



حب ایشان معنی غلمان و حور

خاك درگهشان قصور بی قصور



بندگان درگهش شاه و امیر

چاكرانش را قدر فرمان پذیر



ز آفتاب روی لا شرقی او

هر كه او خفاش وش برتافت رو



جمله ذرات در وجد آمده

تا كه خورشید رخش طالع شده



شاد باشید ای گروه شیعیان

كز شما برپاست دور آسمان



با ولای اهل بیت مصطفی

فارغند از پرسش روز جزا



در بهشت جاودانتان منزل است

شادمانتان جان و خرم تان دل است



ای امام دین اگر چه نیستم

لایق الطاف تو خود كیستم



تا كه گویم یك نظر سویم نكن

ریشه رنج و غمم از دل بكن



وارهانم از غم و رنج و عنا

كن كرم بر این فقیر بی نوا



لیك چون خورشید نورافشان شود

نور او بر خار و گل یكسان رسد [1] .




[1] از مرحوم حاجي علي اكبر نواب شيرازي در شرح حال امام صادق (ع).